«وَ أُلْقِیَ السَّحَرَةُ ساجِدینَ قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمینَ رَبِّ مُوسى وَ هارُونَ»
اعراف 122-120
استاد محسن قرائتی
سوره اعراف و بعضی سورههای دیگر ماجرای موسی و ساحرها نقل شده من جون میخواهم نتیجه بگیریم یكی دو دقیقه اصل قصه را برای شما میگویم.
چوپان بود ماجراهای زیادی بر او گذشت تا بالاخره مأمور شد فرعون را دعوت كند رفت پی فرعون و گفت من پیغمبرم تو هم خدا نیستی بیخود ادعای خدایی نكن باید ایمان بیاوری به پروردگار عالمین معجره هم دارم معجزهام این است كه دستم را میبرم توی یقهام و بیرون میآورم ازش سفیدی میدرخشد عصا میاندازم اژدها میشود معجزه هایش را كه نشان داد فرعون مشورت كرد گفت این سحر است ما باید ساحرهای كره زمین را دعوت كنیم با سحر و جادو كار تو را خنثی كنند.
امر كرد به همه بلاد هر كسی سحر و جادو بلد است در پایتخت جمع شود ساحرها جمع شدند به فرعون گفتند ما جمع شدیم آبروی موسی را میریزیم ایا سكه مكهای هست یا نه پولی «أَ إِنَّ لَنا لَأَجْراً» شعراء/41 آیا اجری هم به ما میدهی «قالَ نَعَمْ» بله هر چی بخواهید به شما میدهم اصلاً یك كارت سبزی به شما میدهم صاف بیایید توی كاخ «قالَ نَعَمْ وَ إِنَّكُمْ إِذاً لَمِنَ الْمُقَرَّبینَ» شعراء/42 شما مقربین درگاه من میشوید روزی باشد كه روز تعطیل باشد.
چه زمانی باشد كه مردم بیایند بیرون كجای شهر باشد وسط شهر باشد كه همه مردم منظره را ببینند «قالَ مَوْعِدُكُمْ یَوْمُ الزِّینَةِ وَ أَنْ یُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى» طه/59، ضحی یعنی چاشتی «وَ الضُّحى وَ اللَّیْلِ إِذا سَجى» ضحى/2-1 آیهای هم داریم به نام ضحی یعنی چاشتی مكان «مَكاناً سُوىً» طه/58 مكانی باشد كه همه مناطق مساوی باشند نسبت به آن یعنی وسط شهر باشد جایی باشد كه مردم مثل سیزده به در عید نوروز «یَوْمُ الزِّینَةِ» طه/59 یعنی مثل روزی باشد كه مردم دل خوشی داشته باشند روز بد و دردسر نباشد روزی باشد كه مردم شنگول و منگول باشد.
ساحرها هم منتظر بودند به عشق اینكه یك سكه بگیرند سحر و جادو بكنند آبروی موسی را بریزند ساحرها گفتند اول ما یا اول تو گفت خیلی خوب اول شما. اینها یك مشت طناب و عصا و چوب داشتند انداختند این طنابها شروع كرد به حركت حالا با جیوه مخلوط كرده بودند.
آفتاب به این جیوهها خورد چه فرمول علمی به كار برده بودند این كار غیبی نبود یك كار عادی بود منتهی خوب فرمول داشت مثل این عروسكها كه كوكش میكنند میرقصد موسی جا خورد كه نكند كه مردم گول این را بخورند خدا فرمود نترس عصایت را بیانداز عصایش را انداخت اژدها شد همه این طنابها و عصاها را قورت داد یكمرتبه همه ساحرها كه آمده بودند آبروی موسی را بریزند «فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ ساجِدینَ» شعراء/46 یعنی بی اراده پرت شدند یعنی گاهی اوقات آدم هول میشود آن روزها پلو نایاب بود یك كسی در را باز كرد توی یك میهمانی دید پلو؟ ؟ ؟ ؟ بعد گفت سام علیكم یعنی هول شد این پلوش قبل از اسلام بود بعد یعنی اتوماتیك یعنی ناخودآگاه یعنی به قدری جذب شد كه خودش را باخت لذا آدم یك بزرگی را كه میبیند هر چی داره یادش میرود میخواهد سؤال كند زبانش بند میآید«فَأُلْقِیَ» القاء یعنی افتاده شده است «ساجِدینَ» در حال سجده اینها كه آمده بودند آبروی موسی را بریزند همه به سجده افتادند آیه بعد «فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سُجَّداً قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هارُونَ وَ مُوسى» طه/70 گفتند ما ایمان آوردیم «قالُوا» گفتند «آمَنَّا» ایمان آوردیم به چی؟
به پروردگار عالمین و فرعون یك وقت فكر نكنی تو رب العالمینی آخه فرعون میگفت «فَقالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى» نازعات/24 من ربم گفتند نه برو پی كارت آن كه میگوییم رب مرادمون رب موسی و هارون است آن ربی كه موسی و هارون میگوید و گرنه «قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمینَ» بگه من رب العالمین هستم فوری گفت من العالمین مرادمان رب موسی و هارون است یعنی قاطی نكنیم. «قالَ فِرْعَوْنُ آمَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّ هذا لَمَكْرٌ» اعراف/123
فرعون گفت ایمان آوردید من با پول شما را آوردم كه آبروی موسی را بریزید موسی را رسوا كنید حالا شما خودتان شدهاید اولین مؤمن « قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ» قبل از این كه من اذن بدهم شما ایمان آوردهاید بدون اجازه من تكه تكهتان میكنم دست راستتان را قطع میكنم با پای چپ یا دست چپتان با پای راست دو تا دست را قطع نمیكنم كه بتوانید راه بروید دو تا پا را قطع نمیكنم كه سینه خیز بروید یك جوری شما را قطع و غم میكنم كه فلج بشوید گفتند هر كاری میخواهی بكن «إِنَّ هذا لَمَكْرٌ» این یك توطئه است معلوم شد كه موسی رئیستان است گاوبندی كردید آمدهاید كاخ و تخت مرا بگیرید.
من میخواهم در این جلسه در مورد جوان صحبت كنم یك جوانی كه ایمان دارد یك جوانی كه ایمان ندارد. اصلاً سیمای فرد یا سیمای دو جامعه را میخواهم بگویم. بینش و روش و روش مؤمن 1- ایمانش بر اساس فكر است آیهای داریم آخر سوره عمران میفرماید یتفكرون ایمانشان بر اساس فكر است آخه بعضیها ایمانشان بر اساس تقلید است میگویند پدران ما جون بت پرست بودند ما هم بت میپرستیم ایمانشان بر اساس پول است ایمانشان بر اساس زور است بر اساس خرافات است مؤمن ایمانش بر اساس فكر است چرا برای اینكه قران میگوید «الَّذینَ یَذْكُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَكَّرُونَ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ» آل عمران/191 «یَتَفَكَّرُونَ» اواخر سوره ال عمران است میگویند اول فكر میكنند بعد میگویند «رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً» ربناشون بر اساس فكر است.
آفرینش را خوب میداند بینش را نظام میداند این قرین نظام میداند یكی مؤمن همه چیز را زیبا میبیند در جلسه قبل هم گفتم حتی زهر ما را هم میگویند نمرهاش بیست است چرا یم گویند زهر مار در بدن ما نمرهاش بیست است حالا آمد بیرون شد مثل آب دهن در جلسه قبل گفتم آب دهن توی دهان نمرهاش بیست است اگر تف شد آمد بیرون بد میشود سلول چشم در جای خودش نمرهاش بیست است سلول پا در جای خودش بیست است.
جهان چو در چشم خود خال و ابروست كه هر چیزی به جای خود چه نیكوست
قران میگوید «الَّذی أَحْسَنَ كُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ» سجده/7 یعنی هر چیزی آفریه شده نمرهاش بیست است پس كسی نگوید كه چی زنها ناقص هستند بله تفاوتهایی دارند مثل این كه پیكان و باری دو تا ماشین است ولی پیكان در جای خودش نمرهاش بیست است كامیون در جای خودش نمرهاش بیست است یعنی هر موجودی بر آنچه ساخته شده است نمرهاش بیست است قاشق و چنگال فرق میكند اما كار چنگال و قاشق نمیكنه كار قاشق رو چنگال نمیكنه هر كس یك كاری دارد.
وقتی میگوییم راه قرب به خدا یك جور است ببینید حدیث داریم كسی كه پ. ل خرج بكند خدا نمیگوید چقدر خرج كردی میگوید این پولی كه خرج كردی نسبت به سرمایهات چقدر است؟
فرض كنید كسی ده ریال دارد ده تومان داره یك تومن میده ده تومن داره یك تومن میدهد یك كسی هست ده میلیون دارد یك میلیون میدهد سهم كدامها بیشتر است. هیچی چون هر دوی آنها یك دهم دادهاند خدا نگاه نمیكند كه یك تومن داده كی یك كیلیون خدا حدیث دارد نگاه میكند یك تومن نسبت به سرمایهات چقدر بود یك دهم یك میلیون نسبت به سرمایهات است یك دهم پس هر دو یك جور است این است معنای این دعا كه یا من سو توفیق بین ضعیف و القوی؟ ؟ ؟ ! ! ! در دعا داریم كه خدایا تو بین قوی و ضعیف یك جور مثل ساعت كوچولو و ساعت بزرگ. هر دو درست كار میكنند.
حالا آفرینش بر اساس لطف خدا را حكیم میداند محبوب ترین چیزها در نزد او خداست خدا را دوستش دارد خدا میگوید من آنی را كه دوستش دارم چی داره یك خورده كمال داره من دوستش دارم پس بروم خدا را دوستش داشته باشم كه آفریننده همه كمال هاست. «وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ» بقره/165 او كه ایمان داره بیشترین محبوبش خداست با خدا حال نداره حرف بزنه چرا حال ندارد نماز بخواند چون خدا دوستش ندارد. هر كی هر كی را دوست داشته باشد میخواهد باهاش حرف بزند هر كه حال نماز خواندن ندارد پیداست كه خدا را دوست ندارد چون نمیشود بگی كه اقا من دوستت دارم ولی با من حرف نزن آقا من دوستت دارم ولی نمیخواهد با او حرف بزند «قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمینَ رَبِّ مُوسى وَ هارُونَ» اعراف/122-121 یك قصهای هم اینجا دارد یك روز امام صادق علیه السلام فرمود هر كس خودش را بهتر بداند مستكبر است طرف جدا خورد یعنی چه خوب یك خانمی كه حجاب دارد خودش را از بی حجاب بهتر میداند یك لیسانس خودش را از دیپلم بهتر میداند یك آیه الله خودش را از طلبه بهتر میداند یك تیمسار خودش را از یك سرباز بهتر میداند این چه حدیثی است كه به شما میگوید كه هر كسی خودش را بهتر میداند مستكبر است آنوقت امام صادق قصة ساحرها را گفت فرمود این ساحرها صبح ساعت هشت همه ساحر بودند ساعت 5/8 همه مومن شدند 9 مورد تهدید فرعون قرار گرفتند بعد از ظهر همه شهید شدند انسانی كه ساعت 8 كافر است ساعت 5/8 مومن است 9 زیر شكنجه 10 شهید میشود آدمی كه فاصله 2 سه ساعت این رقم فكر و عمل و سیره و روشش عوض میشود تو حقی داری كه بگی خاك تو سرش كنند فلانی ساحرِ ما مومنیم ممكن آن ساحر سوار بیام و شد و رفت و شما سوار دوچرخهات افتادید توی جوی.
هیچ وقت نگویید آن بدِ من خوب ما چه میدانیم نقل شد به سلمان گفتند ریش تو بهتر است یا دم سگ میخواستند تحقیرش كنند ایشان فرمودند هر كدام از پل صراط بگذرد! ! ! اینها خدا را دوست داشتند كه وقتی فرعون گفت قطعه قطعهتان میكنند گفتند فقضی حالا نمیدانم توی این آیه است یا توی آیه دیگر «فَاقْضِ ما أَنْتَ قاضٍ إِنَّما تَقْضی هذِهِ الْحَیاةَ الدُّنْیا» طه/72 هر چی میخواهی قضاوت كن دستور بده تكه تكه بكنند تو چیزی نیستی تو فقط قضاوتت برای دنیا است میتوانی بگویی گردن ما را بزنند كاری نداریم الله اكبر ساعت 8 به فرعون گفتند «أَ إِنَّ لَنا لَأَجْراً» شعراء/41 آبروی موسی را بریزیم سكه میآید یعنی 8 چشم داشتند به این سكه 10 گفتند تو حتی اگر ما را نابود كنی تو بیش از این دنیا زور نداری دنیا چیزی نیست انسان چیست؟ انسان شناسی سؤال ایدوئولوژی انسان چیت انسان موجودی است كه 8 سكه برایش برگ است ساعت 10 كره زمین برایش كوچك است «إِنَّما تَقْضی» «إِنَّما» یعنی فقط «تَقْضی» یعنی قضاوت كنید «إِنَّما تَقْضی» تو فرعون كسی نیستی همین قضاوت میكند «هذِهِ الْحَیاةَ الدُّنْیا» توی همین دنیا بیشتر زور نداری. دنیا؟ ؟ ؟ ؟ انسان خیلی موجود عجیبی است. ما باچشم خودمان دیدیم بسیجیهای عجیبی حالا به مناسبت روز بسیج بسیجیهای عزیزی كه گاهی ممكن بود قبل از جنگ دوچرخهاش را به داداشش ندهد سوار شود یك مرتبه جانش را برای دین داد الله اكبر چطور شد این آقا از دوچرخهاش نمیگذشت.
اگر این آقا متكای زیر سرش خوب بود حاضر نبود بدهد به داداشش یكمرتبه جونش را گذاشت برای دین خدا یك جوری تحول به وجود میآورد همهاش هم حضرت امام شما یادتان نیست بعضی از جوانها امام همهاش میگفت یك تحولی خدا قرار داده خدا این جوانها را عوض كرده جوانی خودمون عوضش كرده نتیجه این خانواده بود یك مرتبه مسلمان شد هر چه داشت در راه اسلام داد خیلی سرمایه داشت همه را یك جا در راه اسلام داد فقط به پیغمبر گفت اگر من مردم عبایت را به من بده كه من توی عبای تو دفن بشوم آخر این زن خیلی مهم است میتونه؟ رشد كنه؟همه چیز را داد سرمایه را آدم مؤمن تمام عزت و قدرت را از آن خدا میداند هیچ كس نمیگوید ببیند اگر میخواهید عزیز شی لیسانست را بگیر این قدر آدم داریم كه لیسانسش را هم گرفته ولی عزت ندارد اگر میخواهی عزت پیدا كنی برو توی شهر این جا به جایی نمیرسی این قدر آدم آمده توی این شهر و عزت هم نگرفت «إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً» یونس/65 به چه آیه قشنگی.
چه آیاتی «إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً» عزت مال خداست این طور نیست كه 99 درصدش مال خدا باشد حالا یك درصدش هم میگوید جمیعاً همهاش دست خداست یك آیه دیگر بخوانم «أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً» بقره/165 قدرت تمام قدرت در دست خداست آمریكا این همه تكنولوژیاش پیش رفته است الان همه كشورها دارند پرچمش را آتش میزنند زور دارد ولی محبوبیت ندارد این تاجرها پلو میدهند و همه مردم پلویش را میخورند پشتش هم میخندند و انقدر آدمها چیزی به كسی نمیدهند و آدمها دعایشان میكنند عزت دست خداست شاه همه چیزی داشت خدا نداشت امام خدا داشت ولی چیزی نداشت «إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً» حكومت بنی عباس كه موسی بن جعفر را شهید كرد جنازهاش را روی دوش چهار تا حمال میگذارد آخه چهار تا حمال شما حسابش را بكن هیچ كس را ما ندیدیم وقتی كه مرد جنازهاش را روی دوش چهار تا آدم گم نام باشد پست ترین نوع تشییع جنازه را بنی عباس برای امام صادق طراحی كرد پست ترین و ذلیلانه ترین الان شما میروید بغداد هیچی از بنی عباس نیست ولی صحن و سرای امام كاظم میدرخشد یزید بدن امام حسین را زیر سم اسب كرد نام از یزید در كربلا نیست نام امام حسین می درخشد «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقینَ» اعراف/128، «وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى» طه/132 این جلوهها میپرد امیرالمؤمنین میفرماید باطل جولایی دارد ولی بیخ و بن ندارد حتی اگر مؤمن اگر زیر پا باشد میگوید المؤمن كالجبل؟! یعنی چه یعنی مؤمن مصل كوه میماند روی كوه كه رفتید آدم وقتی میرود روی قله كود با این كه كوه زیر پایش است اما باز هم میترسه یعنی با این كه كوه زیر پایش است اما باز میترسد یعنی اگر بنی عباس اهل بیت را بگذارد زیر پا اصلاً برود بنشیند روی سینه امام حسین باز هم با این كه این سوار و آن روی سینه آن است باز هم از آن میترسه مؤمن مثل كوه است یعنی چی یعنی اگر پا روی كلهاش هم بگذارد باز هم عظمت و هیبت مؤمن تو را میترساند.
«إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ»، «قالُوا آمَنَّا» ایمان نقشش این است بخوانید این آیه را «قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمینَ رَبِّ مُوسى وَ هارُونَ» برادرها بیایید ایمانمان را تقویت كنیم. یك آیه داریم توی قران میگوید «قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ» انعام/149 یعنی خداوند اتمام حجت میكند جوری خدا كار میكند كسی زاید نق و نوق نداشته باشد روز قیامت میگوید چرا عمل نكردی میگوید خوب من نمیدانستم میگویند خب چرا نرفتی یاد بگیری یعنی بعد از 22 سال انقلاب شما نمیتوانستید نماز یاد بگیرید شما نمیتوانستید یاد بگیرید نماز چی است توی هر خانهای نباید یك كتاب راجع به اسرار نماز باشد كشور امام زمان(ع) نباید یك كتاب راجع به امام زمان باشد شما این همه اطلاعات و تحصیلات و سركلاس نشستید نباید مثلاً 5 سطر قران را بی غلط بخوانید الان دیگه برای چی الان دیگه امكانات همه جا بسیاری از جاها هست كه شما عذری ندارید.
من یك دهم حرف هایم را زدم ایمان چیست؟ ایمان دل به خدا بند میشود دل وقتی وصل به خدا شد انسان شجاع میشود دیگه نمیترسد دیگه نترس شده وقتی بنده قوی شد باید بدانی این كه میگویند دستت را بكذار توی دست ولایت فقیه معنایش این است چون امام دستش را گذاشته بود توی دست امام زمان تو دست خدا قو شده بود مردم هم كه دستشان را گذاشتند توی دست امام هست وقتی امام فرمود امریكا هیچ غلطی نمیتواند بكند مردم هم جگر پیدا كردند. مردم وقتی دستشان را بگذارند توی دست ولایت فقیه وقتی موضع میگیرد آنها به آن لات بین الملل نگاه میكنند دست از دست ولایت فقیه بردار از پاسبان میترسی. از یك تشر میترسی از شایعه، آدم وقتی بنده خدا شد از فرعون هم نمیترسه فرعون وقتی گفت تكه تكهتان میكنم گفت هر كاری میخواهی بكن آن 8 ساعت بود كه ما گفتیم «أَإِنَّ لَنا لَأَجْراً» شعراء/41 الان ساعت 10 شده توی این دو ساعته ما 10 درجه عوض شدیم.
خدایا روز به روز بر دین ما بر عقل ما بر عمل ما بر فكر ما بر اخلاص ما بر قدرت ما بر وحدت ما بر عزت ما بیافزا.
http://gharaati.ir
ارسال در تاريخ دوشنبه پانزدهم خرداد ۱۳۹۶
برچسب : نویسنده : mehr1345o بازدید : 198